دستانش سرد میله انتظار بود و ...
چشمانم گرم نگاه دور شدن
پرسیدم
وقت بازگشت کی میرسد
گفت دارم باز میگردم
اما
به
-خودم-
و تمام شدم...
کوروش آسمانی
"از مجموعه گفتگو"
1.
گفتم: سیری؟
گفت: نه اما از عشق
گفتم: اینجا شهر از کنارم عبور میکند...
گفت: باید گذشت
گفتم: پنجره دیگری انتخاب کنیم تا رسیدن
راننده صدا زد...
آخر خط رسیدیم
اما ما ... هنوز نه!
2
گفت: امروز چه روزی است
گفتم: روز افسوس بعد از فردا
پرسید: کسی هم ما را می بیند؟
گفتم: خودمان بعد از فردا
گفت:... چه سخت و دیر میرسیم
پرسیدم: کجا؟
گفت... به فردا!
کوروش آسمانی
مجموعه "گفتگو"
تازه ترین شعر خداست
همین لبخند های مخملی ِ
لبان تو
کوروش آسمانی
" از مجموعه بازگشت "
کوروش آسمانی
"از مجموعه سنگ آرامگاه"
به زمان هم...
اعتمادی نیست
مدام
به ساعتهایمان نگاه میکنیم
ببینیم چگونه و چطور میگذرد ...
کوروش آسمانی
"از مجموعه سنگ آرامگاه"
برای عشقت شعر میگویی
و تقدیم پیشخوان دکه ها می کنی
ببین یک معامله دو طرفه ست
تو با من ...
و من با شعر
کوروش آسمانی
" از مجموعه بازگشت "
شب هایمان معطل عشق و ...
پاهایمان مسافر فاصله
کویر باور و ...
سراب عادت
سمفونی رفتگان است انگار
اینهمه را گفتم تا بدانی
دوستت دارم
هنوز هم !
کوروش آسمانی
"از مجموعه سنگ آرامگاه"