دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد
دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد

در خانه غریبیم

کس این درد ندانست

کوروش آسمانی

میم-صاد


می گویم  : روزی تو را جائی خواهم دید و

نخواهم شناخت

چنانکه تو امروز مرا!

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه از اتفاق نیست که ..."

مرگ زندگی را اسان می کشد

و آدمی روزهایی را به او

ارزان می فروشد!

از اتفاق نیست که ما می میریم

یا زندگی نمی کنیم

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه از اتفاق نیست که ..."

سرباز به دختر می گوید:

موهایت... موهایت حواسم را پرت می کند

و -گلوله-

مسیر اردوگاه دشمن را

به سوی گلویت اشتباه می پیماید ...

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه از اتفاق نیست که ..."

می گوید "شیطان خیلی دیر رسیده به من"

و فرشته ی راهنما، خیلی پیشتر ها از من گذشته

این برهوت که مرا در خود پذیرفته

انگار از نگاه اون پنهان شده باشد و

مدتهاست در جغرافیای نادیده شدن ساکن باشد

ای آبهای روان

ای بادهای سرکش وزان

از من نامم را بگیرید  و برسانید به فصل تکرار فراموشی

کوروش آسمانی

میم-صاد

من خراب توام و

باده مرا سرگرمی ست ...

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه بازگشت"

فرق است میان زدن بال و

-پریدن-

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه بازگشت"

به تو

از بسیاری دلتنگی گلایه می کنم

به تو

-که بسیار نیستی-

و نبودنت بسیار کوچکم کرده

کوروش آسمانی

میم-صاد

"از مجموعه بازگشت"


از من به خویشتنم

من و سایه ام

ساز سکوت می زنیم

با نت های دلتنگی...

کوروش آسمانی

"از مجموعه بازگشت"