دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد
دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد

منتظر

جاده که مسیر

و

رفتن دلیل

 و

غبار که نشانه

و

-من-

که منتظر

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

یک عمر سکوت

و حالا وقت سوگواریست 

بر آنچه بین ما گذشته... 

یک عمر سکوت 

پس از یک دقیقه دیدن 

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"


دلتنگی

پنجره باران را دلتنگست...

و من؛

تو را

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

زن

نوشت ...

-زن-

خواندیم

گناه

سرودیم

عشق

و نفهمیدیم

زندگیست...

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

بر باد رفته

بر باد دادن خیلی هم چیز بدی نیست

تو موهایت را

صدایت را

عطرت را

من ...

زندگی ام را

حال باز هم از بی تفاهمی بگو

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

مرزهای بین ما

 ما

مرزهایی داریم از جنس فاصله

بدون سرباز و سیم خاردار

همین نمیخواهم هایت است همه اش!

مرزها را گاهی با جنگ بر میدارند...

بیشتر با بوسه!

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

آتش بس

آتش بس

یعنی ...

نگاهم نکن

تا نسوزم

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

بازگشت 5

چون موج تنها

که به ساحل بر میخورد

به خودم باز میگردم

هربار که به شوق وصل

سمت تو آمده ام...

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"

صلح

دستان پسر را بسته بودند

بال مادر را هم

انگار جنگ تمام شده است

و کبوترهای صلح...

پرواز کنند

انتظار هم بوی غربت دارد

دستان پسر؛

بال مادر...

کوروش آسمانی

کبوترهای صلح

انگار جنگ تمام شده باشد

کبوترهای سفید بال بال می زنند

-مادرهای منتظر

هم

صلح هم چیزی نداشت

برای پایان انتظار

بعضی ها   دست بسته آمدند

بعضی پر بسته

کوروش آسمانی

برای شکست

برای شکست خوردن آمده ام

ای تمام نشدنی

ای آغاز دلتنگی

ای

-عشق-

کوروش آسمانی

"از مجموعه روزهای رویا"