1.
گفتم: سیری؟
گفت: نه اما از عشق
گفتم: اینجا شهر از کنارم عبور میکند...
گفت: باید گذشت
گفتم: پنجره دیگری انتخاب کنیم تا رسیدن
راننده صدا زد...
آخر خط رسیدیم
اما ما ... هنوز نه!
2
گفت: امروز چه روزی است
گفتم: روز افسوس بعد از فردا
پرسید: کسی هم ما را می بیند؟
گفتم: خودمان بعد از فردا
گفت:... چه سخت و دیر میرسیم
پرسیدم: کجا؟
گفت... به فردا!
کوروش آسمانی
مجموعه "گفتگو"
دیروز را دانسته آمدیم
امروز ندانسته عاشقیم
وفردا روز را.....
ای رند مانده بر دوراهی
خدا را چه دیده ای....!!