دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد
دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد

شعر جوانی

ما که از جوانی مان

جز یک قاب عکس تک نفره با خود نیاورده ایم

حال با کدام همسفر

باقی راه را به گریه بگذرانیم ؛نمیدانیم

نه باران غمگینمان کرد

نه پائیز عاشق

سایه مسافری هم ندیدیم

تا به دلتنگی اش

یک؛ دو سه سطری بنویسیم

حال مانده ایم با یک عده آدم منتظر

که از تلو تلو خوردن قلممان بر کاغذ

انتظار شعر دارند...

نه کار "ما" نیست

کوروش آسمانی

نظرات 5 + ارسال نظر
پرنده جمعه 12 مهر 1398 ساعت 00:43

حرف نداشت

eli دوشنبه 14 بهمن 1392 ساعت 20:45

خیلی قشنگ بود
مرسی

سپاسگزارم

ساحل پنج‌شنبه 3 بهمن 1392 ساعت 12:55

خیلی زیبا بود مرسی

ممنونم از حضور و نظرت

یلنا یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 21:24

من با راستی پیمان بستم

که روشنایی را به زمین بازگردانم .




می خواستم همچون نان باشم.

نبرد ، هرگز مرا ناتوان نیافت .




اما ، اینک منم

با آنچه دوست میداشتم ،




با تنهایی ای که از دست دادم .

در سایه ی آن سنگ ، من نمی آسایم.




دریا خروشان است ،

خروشان در سکوت من .




ما بسیاریم - پابلو نرودا

یلنا یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 21:21

من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزید

من خودم بودم دستی که صداقت میکاشت
گر چه در حسرت گندم پوسید

استاد عزیز
دلتنگ شعرتون می شم وقتی تکرارش نکنم
مهربان می نویسید با یه عالمه اعجاز
شما را می شه فهمید و همزاد پنداری کرد.

مرسی مرسی


من خودم بودم هر پنجره ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا میداند بی کسی از ته دلبستگی ام پیدا بود

من نه عاشق بودم
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی ام میفهمید

آرزویم این بود
دور اما چه قشنگ
که روم تا در دروازه نور
تا شوم چیره به شفافی صبح
به خودم می گفتم
تا دم پنجره ها راهی نیست

من نمی دانستم
که چه جرمی دارد
دستهایی که تهی ست
و چرا بوی تعفن دارد
گل پیری که به گلخانه نرست

روزگاریست غریب
تازگی میگویند
که چه عیبی دارد
که سگی چاق رود لای برنج

من چه خوشبین بودم
همه اش رویا بود
و خدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود

جبران خلیل جبران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد