هی فلانی ...
شاید همان سنجاقک کوچک
که بر شانه ات بوسه زد و رفت
آخرین پیام آورش بوده؛
عصر احتمال و تردید است دیگر
اگر نبود
پس که بود؟
کوروش آسمانی
به شانهام زدی که تنهاییام را تکانده باشی به چه دل خوش کردهای؟! تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟ گروس عبدالملکیان
ما کاشفان کوچهی بنبستیم حرفهای خستهام داریم این بار پیامبری بفرست که تنها گوش کند گروس عبدالملکیان
به شانهام زدی
که تنهاییام را تکانده باشی
به چه دل خوش کردهای؟!
تکاندن برف
از شانههای آدمبرفی؟
گروس عبدالملکیان
ما
کاشفان کوچهی بنبستیم
حرفهای خستهام داریم
این بار
پیامبری بفرست
که تنها گوش کند گروس عبدالملکیان