کوروش آسمانی
شما مردی را ندیده اید...
همین پائیز امسال
بی چتر و کیف دستی
آدرسی به دست
به دنبال نیمکتی زیر آوار برگ باشد؟
من نشانی ام را گم کرده ام
و شما بیگانه تر از خودم
با تعجب مرا با آنکه پی اش هستم اشتباه گرفته اید...
شما مردی را ندیده اید؟
کوروش آسمانی
تابستان
همین امسال
در گرمترین فصل سال
نشستم به روی نیمکتی داغ
داغی به دل داشت
از رفتن تو
از گم شدن من...
زیباست کوروش عزیز...قلمت سبز و پویا.
متشکرم از حضورت نیلوفر عزیز
متون زیبایی بودند...
ممنونم دوست عزیز
aaliiieeeeeeeeeeeee
ممنونم تبسم عزیز
.....من نشاتی ام را گم کرده ام..
خیلی حرف داشت بسیار هم زیبا بود ممنون استاد
ممنونم که خواندی