محتسب در نیمه شب جایی رسید
در بن بازار مستی خفته دید.
گفت هی مستی چه خوردستی بگو.
گفت ازآن خوردم که هست اندر سبو
گفت آخر در سبو واگو که چیست؟
گفت از آنکه خوردهام، گفت این خفی است
گفت آنچه خوردهای آن چیست آن
گفت آنکه در سبو مخفیست آن
دور میشد این سؤال و این جواب
ماند چون خر محتسب اندر خلاب
گفت او را محتسب هین آه کن
مست هوهو کرد هنگام سخن
گفت گفتم آه کن هو میکنی
گفت من شادم ، تو از غم می زنی
آه از درد و غم و بیدادی است
هوی هوی می کشان از شادی است
مثنوی مولانا
استاد عزیزم
بهشت خودمان با آدمهایش یه دنیا حرف حساب است
می درون سبو مولاناست انگار.بسیار دوستش دارم .
محتسب در نیمه شب جایی رسید
در بن بازار مستی خفته دید.
گفت هی مستی چه خوردستی بگو.
گفت ازآن خوردم که هست اندر سبو
گفت آخر در سبو واگو که چیست؟
گفت از آنکه خوردهام، گفت این خفی است
گفت آنچه خوردهای آن چیست آن
گفت آنکه در سبو مخفیست آن
دور میشد این سؤال و این جواب
ماند چون خر محتسب اندر خلاب
گفت او را محتسب هین آه کن
مست هوهو کرد هنگام سخن
گفت گفتم آه کن هو میکنی
گفت من شادم ، تو از غم می زنی
آه از درد و غم و بیدادی است
هوی هوی می کشان از شادی است
محتسب در نیمه شب جایی رسید
در بن بازار مستی خفته دید.
گفت هی مستی چه خوردستی بگو.
گفت ازآن خوردم که هست اندر سبو
گفت آخر در سبو واگو که چیست؟
گفت از آنکه خوردهام، گفت این خفی است
گفت آنچه خوردهای آن چیست آن
گفت آنکه در سبو مخفیست آن
دور میشد این سؤال و این جواب
ماند چون خر محتسب اندر خلاب
گفت او را محتسب هین آه کن
مست هوهو کرد هنگام سخن
گفت گفتم آه کن هو میکنی
گفت من شادم ، تو از غم می زنی
آه از درد و غم و بیدادی است
هوی هوی می کشان از شادی است
مثنوی مولانا
استاد عزیزم
بهشت خودمان با آدمهایش یه دنیا حرف حساب است
می درون سبو مولاناست انگار.بسیار دوستش دارم .
محتسب در نیمه شب جایی رسید
در بن بازار مستی خفته دید.
گفت هی مستی چه خوردستی بگو.
گفت ازآن خوردم که هست اندر سبو
گفت آخر در سبو واگو که چیست؟
گفت از آنکه خوردهام، گفت این خفی است
گفت آنچه خوردهای آن چیست آن
گفت آنکه در سبو مخفیست آن
دور میشد این سؤال و این جواب
ماند چون خر محتسب اندر خلاب
گفت او را محتسب هین آه کن
مست هوهو کرد هنگام سخن
گفت گفتم آه کن هو میکنی
گفت من شادم ، تو از غم می زنی
آه از درد و غم و بیدادی است
هوی هوی می کشان از شادی است
دست مریزاد استاد
....که بوی آدمهای مرا بدهد.