اندر دل ما عشق نیابید؛ مجوئید
آنرا که رها کرده گذشتیم مخواهید
ویرانه شد این دل زگذار دو سه عابر
اینگونه تماشا که نشستید بمانید
کوروش آسمانی
تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود، گر نشود حرفی نیست؛ اما... نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست! سهراب سپهری
برای سرودن این رباعی زیبا تبریک میگم جناب آسمانی امیدوارم سلسله پیوسته رباعیات زیبا شما را بخوانیم از ایجاز کلامتان من متحیرم،تحسین برانگیزاست.
ممنونم از حضورت نازنین
دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست اما دل و معشوق دو باشند خطاست معشوق بهانه است و معبود خداست هر کس که دو پنداشت جهود و ترساست مولانا
یارت نکند به مهر تمکین ای دل او نیست حریف، مهره بر چین ای دل از یار سخن مگوی چندین ای دل خیز از سر او خموش بنشین ای دل خاقانی
خیام اگر ز باده مستی خوش باش با لاله رخی اگر نشستی خوش باش چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی چو هستی خوش باش خیام نیشابوری
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
سهراب سپهری
برای سرودن این رباعی زیبا تبریک میگم جناب آسمانی
امیدوارم سلسله پیوسته رباعیات زیبا شما را بخوانیم
از ایجاز کلامتان من متحیرم،تحسین برانگیزاست.
ممنونم از حضورت نازنین
دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست
اما دل و معشوق دو باشند خطاست
معشوق بهانه است و معبود خداست
هر کس که دو پنداشت جهود و ترساست
مولانا
یارت نکند به مهر تمکین ای دل
او نیست حریف، مهره بر چین ای دل
از یار سخن مگوی چندین ای دل
خیز از سر او خموش بنشین ای دل
خاقانی
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با لاله رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
خیام نیشابوری