دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد
دلمشغولی های مسافر راه مانده

دلمشغولی های مسافر راه مانده

مجموعه سروده های این سالهای من - کوروش آسمانی- میم صاد

پائیز


بیا تا پائیز نیامده؛

همین یکی دو سه ورق سیاه نوشته رابطه مان را

به باد بسپاریم

میترسم

فردا که می آید؛ همه اش را ببرد

کوروش آسمانی

نظرات 2 + ارسال نظر
یلنا یکشنبه 3 شهریور 1392 ساعت 17:38

.
.
ای رفته از برم به دیاران دوردست
.
.
هر روز نیمه ابری پائیز دلپسند
کز تند باد ها
با دست هر درخت
صدها هزار برگ زهر سو چو پول زرد
رقصنده در هواست
و آن روز ها که در کف این آبی بلند
خورشید نیمروز
چون سکه ی طلاست
تنها تویی تویی تو که روشنگر منی
در خاطر منی

هر جا که بزم هست و زنم جام را به جام
در گوش من صدای تو گوید که :نوش نوش
اشکم دود به چهره و لب می نهم به جام
شاید روم ز هوش
باور نمی کنی که بگویم حکایتی:
آن لحظه ای که جام بلورین به لب نهم
در ساغر منی
در خاطر منی

برگرد ، ای پرنده ی رنجیده ، باز گرد
باز آکه دل من آشیان تست
در راه ، در گذر
در خانه ، در اتاق
هرسو نشان تست

با چلچراغ یاد تو نورانی ام هنوز
پنداشتی که نور تو خاموش می شود؟
پنداشتی که رفتی و یاد گذشته مرد؟
و آن عشق پایدار ، فراموش می شود؟
نه ، ای امید من !
افسونگر منی
هر جا ، به هر زمان
در خاطر منی .

مهدی سهیلی

یلنا یکشنبه 3 شهریور 1392 ساعت 17:32

.....همه اش را ببرد.
شتاب نکن لاک پشت خسته
جاده تا آخر جنگل
مال توست.

سهیل محمودی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد