...لبخند از روی خواستن...
مثل آفتاب که می تابد شعرتان تمام صفحه را نور باران
می کند بسیار زیبا ست جناب آسمانیهوا هم شفاف تر است حوالی شعرتان...مرسی
در آخرین عکس ها
می دانستم دیگر به آنجا بر نمی گردم
در آخرین عکس ها لبخند زدم
دشت را
به دست چشمه سپردم و
دریا را
به دست ابرها
و او را
به دست ماه و درخت توت
تا همیشه زیبا و شیرین بماند
بعد رویاهایم را
برداشتم و آمدم
همین طور
روباه کوچکم را
همین روباه را
که دمش از شعرم بیرون زده است.
رسول یونان
از مجموعه مواظب باش! مورچه ها می آیند
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
...لبخند از روی خواستن...
مثل آفتاب که می تابد شعرتان تمام صفحه را نور باران
می کند بسیار زیبا ست جناب آسمانیهوا هم شفاف تر است حوالی شعرتان...مرسی
در آخرین عکس ها
می دانستم دیگر به آنجا بر نمی گردم
در آخرین عکس ها لبخند زدم
دشت را
به دست چشمه سپردم و
دریا را
به دست ابرها
و او را
به دست ماه و درخت توت
تا همیشه زیبا و شیرین بماند
بعد رویاهایم را
برداشتم و آمدم
همین طور
روباه کوچکم را
همین روباه را
که دمش از شعرم بیرون زده است.
رسول یونان
از مجموعه مواظب باش! مورچه ها می آیند