آواز دوره گرد
با لهجه ی غربتی می آید
دو سایه در هم آویختند
یکی بر دیوار
و
یکی روی زمین
چشمم گیر عقربه ی کوچک ماند
و انتظار نیامدن
تمام خیالم را می خورد ...
#کوروش_آسمانی
مجموعه ی #امروز_هم_گذشت
حوالی پائیز بودم
انگار باد، دست های زندگی را گرفته
دنبال خودش میکشد و می کشد و میچرخاند
پایش به گلدان میخک لب حوض میگیرد
صدای ناله ی در بلند میشود
و برگ ها
رستگار
"هیچ چیز با تو؛ شروع نشد"
#کوروش_آسمانی
مجموعه ی #امروز_هم_گذشت
ازم پرسید: مگه میشه آدم اینهمه دور باشه و دلش بسته کسی بمونه؟ حسن آقا و اوس مهدی که تو معدن بودن، چجور زری و آسیه رو رها کردن... بعدش با یه زن صیغه ای رفتن طهرون؟ دور ی همیشه قاتل عشقه...
گفتم ممل جان! آدم عاشق مثل بادبادک میمونه... همیشه رو هواست. به نسیمی جابجا و واژگون میشه اما همیشه سر طناب دسِ صاحابشه! آدم عاشق همیشه چشم به دس و دل صاحابشه...
هنوز چای سرد و تلخ م رو بالا نکشیده بودم... هنوز عاشق نبودم!
بریده داستان #ما_چند_نفر
#کوروش_آسمانی
ماه زیبای من
آسمان این شبها
پر از ماهک هاست
تو را با چه چیزی اشتباه گرفته اند
که هی بهانه ترا میگیرند و
دل میشکنند
هلال تو
محبوب دل ماست
نو-تر- شو...
#کوروش_آسمانی
مجموعه #سالمرگ
گرچه میدانم که دنیا بعد ما دلخوش تر ست
سخت برمیدارم از او، این دستهای خسته را
#کوروش_آسمانی
#مفردات
عشق ما؛
بر
-تو-
چنان ست
که خود میدانی ...
#کوروش_آسمانی
#مفردات
برای پدرم و تمام مردان
"فرخنده روزتان، مبارک"