گلی سرد ،بر مزاری سردترم
وقتی
-دیر-
می رسی به دیدارم
و تمام روزهای بودنم را
به همین نیامدنت
انتظار کشیده ام....
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
انتظار به نوبت ...
اول تولد
بعد کمی زندگی
و آخر مرگ...
همین ها را یادم دادند!
باور کن
کوروش آسمانی
اقلیت همین من و تو هستیم...
که جز خودمان
نه کسی حرفمان رافهمید نه نگاهمان را
اقلیت مائیم!
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
دلتنگی ات...
زندان بی حصاریست
به وسعت این خاطره شهر فراموشکار!
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
زیبائی را باید چشید...
چون عطر لیمو
بوئید
و در جائی دور و دیر
شاید...
دوباره دید
زیبائی را باید داشت
و عشق نا بینا را بر طاقچه نگاه خود آویخت
"برای دخترکان بی صورت سپاهان"
کوروش آسمانی
هیچ کس
اندازه دوست داشتنت را نفهمید
وقتی رفتنت را پای بی معرفتیت گذاشتند و ...
غافل از کفشهای جا مانده ات بر لبه پنجره
برایت شعر گفتند.
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
در نشر اثر ادبی ؛ آوردن نام صاحب اثربر زیبائی آن می افزاید. یادمان باشد امانتداری خصلت شرافتمندان است
قطب نمای سرگردانی ام را
هر سو گذارم
باز سمت تو را نشان میدهد...
اینجا جغرافیای گمگشتگی ست
و من کشتی سرگردان در خاطرات مواجم!
کوروش آسمانی
"از مجموعه امروز هم گذشت"
بعید میدانم این روزهای در انتظار تو گذشته...
به همین سادگی رفتنت
دست بردارند از من!
کوروش آسمانی
"از مجموعه امروز هم گذشت"
صبح آمد و من مات شب تار گذشته...
خورشید گم شده ای دارم
که بی حضورش
هزار صبح بی طلوع را گذرانده ام.
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
مرا ببخش نارنجی نازک من
با گلی که از حضورت می ترسد و رنگ باخته
چگونه به استقبالت بیایم؟
دست های خالی ام را ببخش
هجوم تو خالی از ترس و پر از رنگ هاست
و در من
روشنی هزار خورشید پائیزی
غروب کرده است...
کوروش آسمانی
"از مجموعه برای کسی که نیست"
گفتی هر سلامی را جوابی ست
و هر عبارتی را پاسخ
دوستت دارم
در جواب رفتنت...
کوروش آسمانی
"از مجموعه سلام ؛گذشته سرد"
از اینجا …
تا آغوش تو
راهی نیست!
جز بلندی یک آه
به درازی یک عمر ....
کوروش آسمانی
"از مجموعه سلام ؛گذشته سرد"
من از تمام عمر مانده ام
یک غزل میخواهم
به آهنگ دوست داشتنت بنشیند
و با وزن عشقم جور در آید...
سخت است؟
کوروش آسمانی
"از مجموعه سلام ؛گذشته سرد"